۱۳۹۱ دی ۱۰, یکشنبه

قانون تلخ کودکان کار


شهرداری تهران اعلام کرد، کودکان کار شناسایی شده در ۶ ماهه نخست امسال، نسبت به سال ۱۳۹۰، افزایشی ۱۵ درصدی داشته‌اند، آماری که با توجه به فقر روزافرون خانوارهای آسیب پذیر و شرایط ناخوشایند اقتصادی ایران با واقعیت همخوانی دارد.سازمان بهزیستی در آخرین آمار خود از وجود نزدیک به یک میلیون کودک کار در ایران خبر داده است. ولی اداره‏ آمار ایران از وجود ۲ و نیم میلیون کودک کار، یعنی افراد زیر ۱۵ سال که در ایران کار می‏‌کنند، خبر می‌دهد.ابه طور کلی کودکان کار در ایران بیشتر در استان‌های تهران و مشهد به سر می‌برند.
کودکان کار در معرض سوء تغذیه، خشونت جسمی و جنسی، آسیب‌های روانی و رفتار خصمانه قرار دارند؛ آنان بیشتر یاد می‌گیرند که در محیط کار بترسند و از کسی که هیکل درشتی دارد و بیشتر فریاد می‌کشد حساب ببرند.
این کودکان محبور هستند به دلیل وجود ممانعت‌های قانونی درباره کار، کارگاه‌هایی زیر زمینی را جستجو کنند که احتمال کودک آزاری و بزهکاری در آن به شدت وجود دارد. در سوی دیگر کودکان کار خیابانی هم در بسیاری موارد به استثمار باندهای حرفه‌ای درمی‌آیند و بیشتر درآمدشان را سردسته های این باندها مال خود می‌کنند.
سرنوشت کودکان کار در کشورهای توسعه نیافته، مشترک است، ۳ شاخص محرومیت از کودکی، بازماندگی از تحصیل و آسیب‏‌های جسمانی و روانی‏ که به آنان وارد می‏‌شود، وجه اشتراک همه آنهاست.

سروده ای شجاعانه از بابک اسحاقی


برای آنکه ایرانی دیگر ممکن باشد، لازم است اسلامی دیگر ممکن شود

اظهارات تکان دهنده علیزاده طباطبایی: ده‌ها «کهریزک» در کشور دیده‌ام از سال 79-74 نماینده رئیس‌جمهور در ستاد مبارزه با مواد مخدر بودم. ده‌ها کهریزک در
سراسر کشور دیدم و واقعاً خون دل خوردم و مکتوب گزارش کردم
 
واقعیت این است که کشور رشد کرده و این قالب‌ها، بسته‌بندی‌ها و احزاب و عنوان‌ها، کفاف رشد سیاسی مردم را نمی‌دهد.مهدی کلهر در مصاحبه با روزنامه آرمان
نسل ما برای اثبات اینکه اسلام آن طور نیست که جنتی ها و مصباح ها و بن لادن ها و ملا عمرها و ملاحسین های کیهان نویس معرفی می کنند، در معرض اتهام و پرسشی به مراتب سنگین تر قرار دارد
نامه مصطفی تاجزاده به آسیه دختر شهید باکری
 
نباید اجازه می‌دادیم جریان انحصار، بیش از این در کشور جولان دهد. برخی احساس می‌کنند، باید همه ارکان حاکمیتی را در دستان خود بگیرند و همه را با معیار تفکرات محدود و ساده خود بسنجند. کسانی که مسبب وضعیت کنونی کشورند، باید مسئولیت خود را بپذیرند. این نمی‌شود که برخی شعارهای جدیدی را مطرح و بنا بر آن، جای خود را عوض کرده و نقش جدیدی بازی کنند.رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس در گفت‌وگو با «تابناک»
بیش از ۷۰ درصد از کارگران ایران زیر خط فقر هستند و این در شرایطی است که ایران کشور ثروتمندی است اما فساد اداری، سوء مدیریت و هزینه‌های نظامی مرگ خاموش کارگران را تدارک می‌بیند
شيرين عبادی، در نامه ای به احمد شهيد
نمی توان بر جامعه متکثر ایران، سیستم تک قطبی را به زور تحمیل کرد
سیدهاشم آقاجری: نحوه برخورد با مخالفان، آخرین آزمون

۱۳۹۱ دی ۹, شنبه

ابراز نگرانی درباره وضعیت دو زندانی سیاسی در ایران

جمعی از خانواده‌های زندانیان سیاسی در ایران امروز، شنبه ۹ دیماه، در بیانیه‌ای گفته‌اند که نگران وضع سلامت مصطفی تاج زاده هستند.


آقای تاج‌زاده، در دولت محمد خاتمی معاون وزیر کشور بود و در حال حاضر دوره محکومیتش را می گذراند.

سایت کلمه نزدیک به میرحسین موسوی، از رهبران مخالفان در ایران گزارش داده که در بیانیه خانواده‌های زندانیان گفته شده آقای تاج‌زاده باید در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری شود اما در قرنطینه سپاه پاسداران در این زندان است.

مصطفی تاج زاده بعد از انتخابات ریاست جمهوری جنجال برانگیز سال ۱۳۸۸ بازداشت شد.

"بر اساس گزارش سایت کلمه، در پی درگذشت پدر زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی که همراه او در بازداشت خانگی قرار دارد، ماموران امنیتی او را برای دقایقی بر سر پیکر پدرش برده‌اند"

در خبری دیگر، اعضای خانواده محمدعلی دادخواه، وکیل دادگستری و عضو کانون مدافعان حقوق بشر که دوران محکومیت هشت ساله خود را در زندان می‌گذراند درباره وضعیت حافظه او هشدار داده‌اند و گفته‌اند که این زندانی عقیدتی، برای اعتراف علیه خود تحت فشار شدید قرار دارد.

حسین دادخواه، برادر محمدعلی دادخواه در گفت‌وگو با کمپین بین‌المللی حقوق بشر گفت که برادر او تحت فشار شدید برای اعتراف علیه خود و پذیرش اتهاماتش قرار دارد.

اتهام محمدعلی دادخواه تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر است، نهادی که قوه قضائیه ایران آن را غیرقانونی اعلام کرده. آقای دادخواه اتهامات علیه خود را نپذیرفته است.

۱۳۹۱ دی ۱, جمعه

نمایشگاه نقاشی


آثار سیاه‌ قلم خیل ویسنتی، نقاش برزیلی در بیست و نهمین بی‌نیال سائوپائولو جنجال آفرید. این نقاش در یکی از این آثار با اسلحه کمری سر احمدی‌نژاد، رئیس جمهور ایران را نشانه رفته است.

دانشجویان ستاره‌دار

به عقیده بسیاری از کارشناسان، "ستاره دار شدن" دانشجویان در ایران به خصوص بعد از انقلاب اسلامی مسئله تازه ای نیست، اما اجرای آن با شروع دومین دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد و انتخاب سال ۱۳۸۸ وسعت بیشتری به خود گرفته است. آمار دقیقی از تعداد دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل وجود ندارد، اما بعد از انتخابات سال ۸۸ و حوادث پس از آن ۸۰ دانشجو زندانی و از ادامه تحصیل محروم شدند.

پذیرش دانشجو در دوره کارشناسی ارشد از سال ۱۳۸۸روند تازه ای پیدا کرده است: گاه فعالان دانشجویی دانشگاه‌های سراسری موفق به دریافت کارنامه اولیه و انتخاب رشته می‌شوند اما شهریورماه پس از اعلام نتایج نهایی پذیرفته شدگان با گزینه 'مردود علمی' مواجه می‌شوند و کارنامه نهایی نیز برای این دانشجویان صادر نمی‌شود. از برخی از آنها قبل از اعلام قطعی نتایج مصاحبه ای در سازمان سنجش انجام می‌شود که به گفته برخی شرکت کنندگان، به جلسات بازجویی بی شباهت نیست. اعتراض و پی گیری در این زمینه غالبا بی نتیجه است
من خودم یکی از این دانشجویان ستاره دار هستم و با افتخار احکام سنگینی برایم صادر شد .توهین به رهبری و رییس جمهوری" ،"تبلیغ علیه نظام"، "اقدام علیه امنیت ملی"، "تشویش اذهان عمومی" و "شرکت در تجمعات به منظور تبانی " از جمله اتهامات بسیاری از ما بوده است. عده ای از این دانشجویان در طی این مدت بدون یک روز مرخصی همچنان در حال گذراندن دوران محکومیت خود هستند و عده ای دیگر به شهرهایی که فرسنگ‌ها دورتر از شهر محل سکونتشان است تبعید شده اند و دوران محکومیت خود را سپری می کنند.
فشار بر دانشجویان از انتخابات ۸۸ به این سو افزایش یافته است، حرکت های مستقل و اعتراضی دانشجویی سرکوب می‌شود و ترس از ستاره دار شدن یا محکومیت کیفری بر روی فعالیت‌های آنها سایه انداخته است.

مدتی پس از درگذشت پدر وکیل زندانی در ایام حبس«مادر نسرین ستوده درگذشت»

شام‌گاه پنج‌شنبه، ٣٠ آذر، مادر «نسرین ستوده»، وکیل زندانی، درگذشت. این در حالی است که پدر خانم ستوده نیز در مدت حبس وی فوت کرده و این زندانی سیاسی اجازه دیدار و حتا شرکت در تشییع جنازه پدر را نیز نیافت.
به گزارش صفحه فیس‌بوک «رضا خندان»، همسر خانم ستوده، مادر وکیل بسیاری از زندانیان سیاسی، ساعاتی پس از وخامت حال و انتقال به بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان، در شب یلدای ١٣٩١ درگذشت.
آقای خندان پیش‌تر نوشته بود: «وقتی که نسرین بازداشت شد، پدرش در بدترین شرایط ممکن در آی سی یو بود. به بازجوی‌اش گفتم اجازه بدهید بیاید و در آخرین لحظات پدرش را ببیند اما هیچ‌وقت اجازه ندادند. پدر فوت کرد باز اجازه ندادند در مراسم تشییع شرکت کند. پدر رفت و حسرت خداحافظی تا آخر عمر با او ماند و ننگ ابدی با اینان که پدیده‌ی شگفت‌انگیزی هستند در نادیده گرفتن ابتدایی‌ترین مسایل انسانی. اکنون بیش از یک سال است که هر چقدر نامه به دادستان می‌نویسیم که اجازه بدهید بیاید و مادرش را ببینید. حال که مادر ممنوع الملاقات هم هست حداقل بتواند برای لحظه‌ای او را ببیند. انگار نه انگار».
خانم ستوده، ۴٧ ساله، پس از بازداشت در شهریور ٨٩، به جرم «اقدام علیه امنیت ملی، تبانی و تبلیغ علیه نظام و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر» به شش سال حبس و ١١ سال محرومیت از وکالت محکوم شد. وی یک‌بار به مدت ۴٩روز در اعتراض به ایجاد محدودیت برای خانواده‌اش دست به اعتصاب غذا زد و روز سه‌شنبه چهاردهم آذرماه، به‌دنبال اعلام رفع محدودیت قضایی برای دخترش که یکی از خواسته‌های اساسی وی بود، به اعتصاب خود پایان داد.

مراسم چهلم ستار بهشتی در رباط کریم


۱۳۹۱ آذر ۳۰, پنجشنبه

شب یلدا

ظلمت اندر ظلمت. تاريکی پشت تاريکی. خورشيد آسمان هم در اين سرزمين دروغين می‌‌تابد. روشنفکران و دانشوران يا مهجور و مطعون‌اند يا کنج احتياط و عافيت گزيده‌اند. و اين کشتی طوفان‌زده هم‌چنان بيشتر به کام اين دریا فرو می‌رود.
ايران را سراسر ظلمت گرفته است. ظلمت يعنی حالی و جايی که در آن جان‌های روشن و خردهای بيدار در حبس باشد و مستور و محصور. بشماريد تعداد همه‌ی کسانی را که در حبس آشکار هستند يا در حصر غيرقانونی و ناجوانمردانه. و ببينيد چگونه آدميان – حتی آن‌ها که بيرون از زندان‌اند – جان و خردشان در حبس است. ظلمت، يعنی غیبت آزادی و آزادگی. هم آزادی بيرونی اندک‌شمار شده است و هم آزادی درونی کم‌فروغ است. آزادگی هم که اين روزها کيمياست. کافی است هر روز، به معنی دقيق کلمه «هر روز»، اخبار را بخوانی تا گوشه‌ای تازه از وقاحت‌ها و دريدگی‌ها و سياهی دل را در سيمای اين بساط ولايی ببينی. از همين روزها به عقب برگرديم: ماجرای نامه‌ی تلخ و هشدارآميز ابوالفضل قديانی به قاضی‌القضات ولايت درباره‌ی رفتار شنيع بازجويان با عليرضا رجايی و خانواده‌اش؛ قصه‌ی نسرین ستوده و مجازات خانوادگی؛ وضعيت بهمن احمدی امويی و ژیلا بنی‌يعقوب؛ ماجرای ستار بهشتی و همين‌جور قدم به قدم برويد عقب تا به ۲۲ خردا ۸۸ و قبل از آن برسيد. سياهه‌ی اين سياهی‌ها بسی بلندتر از آن است که در دفترها بگنجد. طرفه آن است که آن که سلسله‌جنبان اين آزادی‌ستيزی و آزادگی‌کشی‌هاست خم به ابرو نمی‌آورد. يک قطره خون و هزار قطره خون ندارد. يک حکم ظالمانه و صد حکم ظالمانه ندارد. اصلا ظلم و ستم در اين دستگاه و نظام بی‌‌معناست. اين دستگاه ناتوان از بيداد است؛ تصوير ذهنی خودشان از خودشان همین را می‌‌گويد و عمل‌شان به رساترين شيوه‌ای اين را فرياد می‌زند. و در دياری که عدالت چيزی جز توهم و خيال نباشد؛ و دادگری مفهومی باشد ذهنی که تنها با ذهن صاحبان قدرت بتوان آن را سنجيد، چيزی که مسلط است شب يلدايی بی‌پايان است.
اين شب يلدا، نمادی است از شب طولانی ملت ما؛ يکايک افراد ملت ما. چه آن‌ها که در زندان‌ و حصرند و چه آن‌ها که به ظاهر آزادند ولی در باطن ناشادند و گرفتار. روز، روشنايی، آفتاب با شادی، با رضايت،‌ با آرامش، با راستی، با مهربانی، با دانايی معنا دارد. اين‌ها اگر نباشد – که هر روز نشانه‌‌های‌اش را در ايران ضعيف‌تر و کم‌رنگ‌تر می‌بينم – چيزی نيست جز شب؛ شبی يلدا که در آن جان آزادگی و آزادگان به زنجير است. ولی در ميانه‌ی همين شبِ بی‌انتها، ما را، زندانيان ما را، ساکنان آن زندان عظيم و پهناور را، دست‌کم جان‌های بيدارش را، يک چيز زنده و ايستاده نگه داشته است: اميد.

۱۳۹۱ آذر ۲۹, چهارشنبه

شمع افروزی در حمایت از زندانیان سیاسی در ایران

ازهم میهنانم، از دوستان ایران و افرادی که درشهرهای سراسر جهان گرد هم آیی برای پشتیبانی از زندانیان سیاسی در ایران را سازماندهی کردند سپاسگزارم. من از طریق تویتر (light4iran#) پیگیر گرد هم آیی ها بودم و آنچه مشاهده کردم به من نیرو بخشید.

افراد سالمند و جوان، بدون توجه به شرایط آب وهوا در شهرهای محل اقامت درسراسر جهان درکنارهم همبسته ایستادند. من تصاویر اثرگذار هم میهنانم را دیدم که در برف و باران در کنار هم ایستاده اند. من به شما درود می فرستم که همبستگی خود را با افرادی که در ایران تحت ستم هستند نشان دادید. این به من ثابت می کند که بدون در نظر گرفتن باورهای سیاسی و مذهبی مان، برای نتیجه والاتر آزادی ایران، می توانیم گرد هم آئیم.


خداوند نگهدار شما و خداوند نگهدار ایران باد

بر گرفته از سایت رضا پهلوی

۱۳۹۱ آذر ۲۶, یکشنبه

پرچم ایران


۱۱۷روزنامه‌نگار به رییس قوه قضائیه:

به دنبال نامه ابوالفضل قدیانی، زندانی سیاسی، به رییس قوه قضائیه ایران و انتقاد وی از اعمال «فشارهای روحی و روانی» بازجویان بر خانواه علیرضا رجایی، روزنامه نگار زندانی، ۱۱۷ روزنامه‌نگار و فعال مطبوعاتی در نامه‌ای به رییس این قوه، خواستار برخورد با متخلفان شدند.

به گزارش روز ۲۶ آذرماه وب‌سایت خبری «کلمه»، نزدیک به میرحسین موسوی، امضا‌کنندگان این نامه با اشاره به نامه ابوالفضل قدیانی در مورد «آزار و اذیت‌های» رفته بر خانواده علیرضا رجایی از سوی یکی از بازجویان زندان، خطاب به صادق لاریجانی، رییس قوه قضائیه، آمده است: «این خواست زیادی نیست که حریم خانوادگی و حقوق انسانی و شهروندی خانواده یک روزنامه‌نگار، که به هر دلیل در زندان است، از هر تهدید و تجاوز و خشونتی مصون بماند.»

در این نامه که به امضای افرادی چون آسیه امینی، علی بزرگیان، آرش بهمنی، مسعود بهنود، ساجده عرب‌سرخی، حنیف مزروعی و شهرام رفیع‌زاده رسیده، خواسته شده است تا «متخلفان و سوء استفاده‌گران از قدرت مورد پیگرد قضایی قرار گیرند».

ابوالفضل قدیانی، عضو سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی، اخیرا در
نامه ای به صادق لاریجانی با اظهار این‌که «مفاسد بازجویان شما روی شکنجه‌گران ساواک را سفید کرده است»، گفته بود: «بارها و بارها برخوردهای کثیف برخی از بازجویان فاسد‌الاخلاق سپاه و وزارت اطلاعات که متأسفانه امروز حاکم بر قضات بی‌اراده دادگاه‌های سیاسی نیز هستند، با خانواده‌های مظلوم زندانیان سیاسی بیان شده و حتما شما هم شنیده و مطلع شده‌اید ولی هیچ ترتیب اثری به آن‌ها نداده‌اید.»

وی در این نامه افزوده بود: «از ابتدای بازداشت غیرقانونی علیرضا رجایی، بارها و بارها به طرق مختلف مزاحم خانواده ایشان بوده و آن‌ها تحت انواع فشارهای روحی و روانی قرار داده و بدترین شرایط را برای خانواده محترم و مظلوم وی به وجود آورده است.»

۱۱۷ روزنامه‌نگار و فعال مطبوعاتی در نامه خود، با اشاره به اظهارات آقای قدیانی آورده‌اند: «خواست ما، پیگیری موضوع پیش گفته، تا حصول به نتیجه است.»

عليرضا رجايی چهارم ارديبهشت ۱۳۹۰ به اتهام «ارتکاب جرايم امنيتی» از سوی ماموران قضايی
بازداشت شد و از آن زمان در زندان به سر می‌برد.

آقای رجايی که دارای دکترای علوم سياسی است و مديريت سرويس سياسی روزنامه‌های اصلاح‌طلبی نظير جامعه، توس، خرداد، نشاط و عصر آزادگان را در کارنامه خود دارد، در جريان ناآرامی‌های پس از انتخابات رياست جمهوری ۱۳۸۸ نيز بازداشت شده بود.

۱۳۹۱ آذر ۲۴, جمعه

خداناشناسم خداناشناس

خبر داری ای شیخ دانا که من
خداناشناسم خداناشناس
نه سربسته گویم سخن
نه از چوب تکفیر دارم هراس

زدم چون قدم از عدم در وجود
خدایت برم اعتباری نداشت
خدای تو ننگین و آلوده بود
پرستیدنش افتخاری نداشت
خدایی بدینسان اسیر نیاز
...
...
که بر طاعت چون تویی بسته چشم
خدایی که بهر دو رکعت نماز
گه آید به رحم و گه آید به خشم
خدایی که جز در زبان عرب
به دیگر زبانی نفهمد کلام
خدایی که ناگه شود در غضب
بسوزد به کین خرمن خاص و عام
خدایی چنان خودسر و بلهوس
که قهرش کند بی گناهان تباه
به پاداش خوشنودی یک مگس
زدوزخ رهاند تنی بی گناه
خدایی که با شهپر جبرییل
کند شهر آباد را زیر و رو
خدایی که در کام دریای نیل
برد لشکر بیکرانی فرو
خدایی که بی مزد و حمد وثنا
نگردد به کار کسی چاره ساز
خدا نیست بیچاره ور نه چرا
به مدح و ثنای تو دارد نیاز
خدای تو گه رام و گه سرکش است
چو دیوی که اش باید افسون کنند
دل او به دلال بازی خوش است
وگرنه شفاعت گران چون کنند؟
خدای تو با وصف غلمان و حور
دل بنگان را بدست آورد
به مکر و فریب و به تهدید و زور
به زیر نگین هر چه هست آورد
خدای تو مانند خان مغول
به تهدید چون می کشد تیغ حکم
زتهدید آن کار فرمای کل
به مانند کر و بیان صم و بکم
چو دریای قهرش برآید به موج
نداند گنه کاره از بیگناه
به دوزخ فرو افکند فوج فوج
مسلمان و کافر. سپید و سیاه
خدای تو اندر حصار ریا
نهان گشته کز کس نبیند گزند
کسی دم زند گر به چون و چرا
به تکفیر گردد چماقش بلند
خدای تو با خیل کر و بیان
به عرش اندرون بزمکی ساخته
چو شاهی که از کار خلق جهان
به کار حرمخانه پرداخته
نهان گشته در خلوتی تو به تو
به درگاه او جز تورا راه نیست
تویی محرم از کار او
کسی در جهان جز تو آگاه نیست
تو زاهد بدینسان خدایی بناز
که مخلوق طبع کج اندیش توست
اسیر نیاز است و پابند آز
خدایی چنین لایق ریش توست
نه سربسته گویم سخن
خدا نیست این جانور اژدهاست
مرنج از من ای شیخ دانا که من
خداناشناسم اگر " این " خداست

زنده ياد سعيدي سيرجاني

۱۳۹۱ آذر ۲۱, سه‌شنبه

۲۱ آذر سالروز آزادسازی آذربایجان گرامی باد

۲۱ آذر سالروز آزادسازی آذربایجان گرامی باد

خجسته باد یاد سربازان ارتش شاهنشاهی ایران و به ویژه دلیران تبریز که کشور را از چنگال بیگانگان رهانیدند.

ما خواهان آزادی زندانیان سیاسی در ایران هستیم

هم میهنان عزیز و دوستان ایران،

هم میهنان آزادیخواه من باردیگر با همبستگی پشتیبانی خود را از کسانی که تحت ستم رژیم جمهوری اسلامی هستند به جهانیان نشان خواهند داد. روزشنبه ۲۵ و یکشنبه ۲۶ آذر ماه ۱۳۹۱ هم میهنانمان با دردست داشتن شمع در شهرهای محل سکونتشان برای اعلام پشتیبانی از زندانیان سیاسی در ایران به خیابان ها خواهند آمد. دراز مدتی است که ایرانیان در سکوت در زندان های ایران با مخفی کاری های شنیع این رژیم تحت ستم بوده اند. هیچ یک از ما آزاد نیست تا زمانی که هم میهنانمان تحت چنین شرایط زجرآوری به سر می برند و ما می بایست این زجرمستمر را به جهانیان یادآور شویم.

من همواره پشتیبان جنبش های صلح جویانه مانند جنبش شمع های روشن هستم، من تمامی دوستان ایران آزاد را تشویق می کنم که با دردست داشتن شمع در شهرهای محل سکونتشان به هم میهنانم بپیوندند. ما را در رساتر کردن پیاممان به رژیم روحانیون یاری کنید: ما خواهان آزادی زندانیان سیاسی در ایران هستیم.

بیایید در این مراسم به تمامی باورهای سیاسی و دینی احترام بگذاریم و خوش آمد بگوییم به تمامی شهروندان آزادی خواهی که در کنار ما خواهند ایستاد.
از پشتیبانی شما سپاسگزارم
خداوند نگهدار ایران باد

۱۳۹۱ آذر ۱۳, دوشنبه

اعتصاب غذا در استکهلم

اعتصاب غذایی که در پشتیبانی از نسرین ستوده، حقوق دان زندانی و دیگر زندانیان سیاسی در ایران در محل مین توریت در برابر پارلمان سوئد در استکهلم آغارشده، وارد دومین هفته ی خودشد. تعداد اعتصاب کنندگان که درآغازدونفر، آذردخت زمانی و سامیه رونقی بود اینک با پیوستن سعیدکلانتری و داوود عزیزیان به آنها به چهارنفررسیده است. اعتصاب کنندگان نامه ای به وزیرامورخارجه سوئد، کارل بیلدت نوشته و خواستار اقدامی ازسوی دولت سوئد و اتحادیه اروپا برای اعتراض به جمهوری اسلامی درمورد رفتار با زندانیان سیاسی و نقض حقوق بشر در ایران شده اند. آنها اعلام کرده اند که تا دریافت پاسخی از وزارت امورخارجه به اعتصاب خود ادامه خواهندداد.
این اعتصاب در شرایط نامناسبی هم از نظر جوی و هم امکانات انجام می شود و اعتصاب کنندگان در سرمای زیر صفر و با کمترین وسیله ی گرم کننده به اعتصاب خود ادامه می دهند.