۱۳۹۱ آبان ۴, پنجشنبه

پیام رضا پهلوی در مورد اعدام ها

«هر فردی حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد.» ماده سه از اعلامیه جهانی حقوق بشر
 
«هیچ انسانی نمی بایست مورد شکنجه یا سایر رفتارهای بی رحمانه و غیر انسانی یا مغایربا شان انسان قرار گیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد.» ماده پنج از اعلامیه جهانی حقوق بشر

«کشورها، تمام اقدامات لازم را در جهت منسوخ کردن مجازات مرگ در قلمرو قضایی خود، بعمل آورند.» بند دوم ماده یک از پروتکل اختیاری میثاق بین المللی حقوق سیاسی و مدنی به منظور الغای مجازات مرگ

=========================
 
خبر غم انگیز اجرای اعدام ده نفر از هم میهنانم چند روزی است که در تارنماها و شبکه های اجتماعی گردش می نماید. کنشگران حقوق بشر و فعالین سیاسی ـ مدنی اقدام به ارسال نامه های سرگشاده به دبیران و مسئولان سازمان های مختلف حقوق بشری نموده، بستگان این ده تن در مقابل مکان اعدام دلبندانشان مظلومانه تجمع نموده و در مقابل زندان اوین مورد حمله گارد ضد شورش قرار می گیرند. در حالیکه کارزار لغو مجازات اعدام جهان شمول شده و هر ساله بسیاری از کشورها به جمعیت جنبش لغو کنندگان اعدام می پیوندند، نتیجه آن است که پس از گذراندن یک شب طولانی در انتظار اعدام سرمایه های کشورمان، صبح را با خبر اسفناک قتل عمد فرزندانمان آغاز می نمائیم.

وظیفه دولت صرف هزینه سرمایه های کشور در کنترل جرم و جنایت در جامعه و بازپروری مجرمین است. همچنین استقرار عدالت کیفری از مجرای قوانین مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر، تامین حق آزادی و حق امنیت هر شهروند بر دوش همه نهادهای حکومتی است. هیچ حکومت و هیچ دولتی حق ندارد زیستن را از انسانی دیگر سلب کند. وظیفه دولت تامین امنیت فرد فرد شهروندان جامعه است و نمی باید اعدام را همچون ابزاری برای بقای خود در مقابل امنیت شهروندی قرار دهد.

در راستای خبر غم انگیزی که باردیگر سحرگــاه امــروز صبح در اخبــار مختلف منتشر شد، ضمن همراهی با خانواده های داغدار، اعتراض خود را علیه مجازات ضد انسانی اعدام توسط رژیم فقاهتی ایران اعلام نموده و هر نوع خشونت پنهان و آشکار علیه هم میهنانم را شدیدا محکوم می نمایم.

بی تفاوت نمانیم و فرصت را از جنایتکاران جمهوری اسلامی سلب نماییم. ایمان دارم که مبارزه ما برای رسیدن به آزادی و امنیت فردی، در آینده ایی نزدیک پیروز خواهد شد.

پاینده ایران
 
رضا پهلوی
 

بحارالانوار



به قول میرزا آقا خان کرمانی:
اگر یک جلد کتاب از 24 جلد کتاب بحار الانوار علامه مجلسی را در هر کشوری انتشار بدهند ، دیگر امید نجات برای
 آن ملت کم است . حالا تصور کن که هرگاه 24 جلد از این کتاب در میان ملتی منتشر شود !
محض ازدیاد بصیرت, یکی از حدیث های مهم این بحارالانوار را نقل می کنم که مُشت نمونه خروار باشد .

"علی علیه السلام در غزوه صفین ، قصد عبور از نهر فرات را داشت ولی معبرش معلوم نبود . به نصیر بن هلال
 فرمود برود کنار فرات ، واز طرف من ماهیی به نام کرکره را صدا کن ، و از او محل عبور را بپرس . نصیر اطاعت نمود و بر کنار فرات آمد و فریاد برآورد که یا کرکره ، بالفورهفتاد هزار ماهی سر از آب بیرون آوردند ، لبیک لبیک ، چه می گویی ؟
نصیر جواب داد ، مولایم معبر فرات را می خواهد ، هفتاد هزار ماهی آواز برآوردند که ما همه کرکره نام داریم ، بگو این شرف در حق کدامیک مرحمت شده است تا اطاعت کنیم . نصیر برگشت و ماجرا را به عرض مولایش علی
رسانید .
فرمود ، برو کرکرة بن صرصره را بخوان . برگشت و ندا داد . این بار شصت هزار ماهی سر برآوردند که ما کرکرة
بن صرصره هستیم ، این عنایت در حق کدام شده است ؟
نصیر برگشت و پرسید . فرمودند ، برو کرکرة بن صرصرة بن غرغره را بخوان . نصیر بازگشت و چنین کرد .
این بار پنجاه هزار ماهی و ماجرای پیشین تکرار شد .
برگشت و مولا گفت : برو کرکرة بن صرصرة بن غرغرة بن دردرة را بخوان . تا اینکه در دفعه هشتم که فریاد برآورد ، ای کرکرة بن صرصرة بن غرغرة بن دردرة بن جرجرة بن عرعرة بن مرمرة بن فرفرة !
آن وقت ماهی بسیار بزرگی سر از آب برآورد و قاه قاه خندید که ای نصیر ، به درستی که علی ابن ابیطالب با تو
مزاح فرموده است ، زیرا او خودش همه راه های دریا و معبر ها و دجله ها را از ماهیان بهتر میداند ، ولی اینک
 به او بگو که معبر فرات آنجا است .
نصیر برگشت و صورت حال را عرض کرد .
حضرت فرمودند ، آری من به همه راه های آسمانها و زمین آگاهم . پس نصیر صیحه زده غش کرد . و چون
به هوش آمد فریاد برآورد ، شهادت میدهم که تو همان خدای واحد قهاری . و آنگاه حضرت فرمود . چون نصیر
 کافر به خدا شده ، قتلش واجب است . آنگاه شمشیر از غلاف کشید و گردنش را بزد !!!!!"
( حدیثی در بحارالانوار علامه مجلسی معتبرترین و بزرگترین منبع مذهبی شیعیان )
خردمند کاین داستان بشنود
به دانش گراید ز دین بگسلد



ديدگاه امام حسين در مورد ايرانيان!!!

 
خودتان داوری کنید.منابعی معتبر مانند تاریخ طبری در دسترس میباشد و چنانچه علاقه مند باشید میتوانید به آن مراجعه نمائید.
دیدگاه امام حسین در مورد ایرانیان در زمان حمله تازیان به ایران!
امام حسین: ایرانی‌ را بایستی اسیر کرد زن‌هایشان را به کنیزی برد و مردانش را کشت و کودکان را به غلامی کشید ...(جلد پنجم تاریح طبری  صفحه ۲۱۱۶)
 

از کرامات شیخ


روزی مریدان شیخ را گفتند: دختران ما در امارات خريد و فروش می‌شوند!
شیخ فرمود: ملالی نیست... شيوخ آنجا برادران مايند و تجارت با آنان
حلال است
!!!
مریدان گفتند: سن فحشا به دوازده سال رسيد!!
شیخ فرمود: خیالی
 نیست... سن تكليف نه سال است
!!!

مریدان گفتند: فقرا كليه هاشان تمام شد،
 قلب‌ها را می فروشند!!
شیخ فرمود: اشکالی نیست... فقط ايمانشان را نفروشند
!!!
مریدان گفتند:جوانان غرق اعتیاد و افیون و اکس شده اند!!
شیخ فرمود:مادام که در مجالس مختلط لهو و لعب نکنند ملالی نیست
 !! !
مریدان گفتند:مردان سه جا کار می کنند و از مردی رفته اند اما همچنان
مقروض و بدهکارند!!
شیخ فرمود:هنوز از دوازده شب که به خانه میایند تا اذان صبح زمان کافی
برای نماز شب دارند پس اشکال وارد نیست
!!!
مریدان گفتند:هر روز بر تعداد نوزادان سر راهی افزوده میشود !!
شیخ فرمود:بچه های بالای پنج سال را به پرورشگاههای محیطی بفرستید تا در
شیرخوارگاه آمنه جا گشاده گردد
!!!
مریدان گفتند:از سوخت خراب وآلودگی هوا جوانان چپ و راست سکته می کنند و
کودکان سرطان خون گرفته اند!!
شیخ فرمود:دنیا را اعتبار نباشد . پشت سر وزارت نفت غیبت نکنید
 !!!
مریدان گفتند: مردم از فقر و بدبختی و بی عدالتی افسرده و گریان و نالانند !!
شیخ فرمود:مرحبا ! بسیار گریه کنید تا گناهانتان آمرزیده شود
 !!!

ناگاه مریدی سبک عقل از آن پشت عربده زد: وا مصیبتا... وا اسلاما!! در میدان
ولیعصر چند تار مو بیرون همی زدندی...!!!! و


شیخ خشمگين شد و کف بر دهان آورد و ناسزا و سقط گفت و هروَله کنان براه
افتاد و مریدان خشتکها از پا بکندندی و بر سر نیزه ها کردندی و زنجیرها و
قمه ها و پنجه بوکسها برداشتندی و عربده کشان برای ارشاد به موقعیت اعزام
شدندی

۱۳۹۱ مهر ۲۷, پنجشنبه

ایران در لیست کشورهای «سفر ممنوع» قرار گرفت

براساس تصمیم جدید اروپا، ایران در لیست کشورهای سفر ممنوع قرار گرفته و با اینکه به دلیل نرخ دلار ایران به مقصدی ارزان تبدیل شده است، اما بیشتر وزارتخانه‌های خارجه کشورهای اروپایی، ایران را در رده کشورهای سفر ممنوع قرار داده‌اند و شرکت‌های بیمه نیز دیگر مسئولیت گردشگران برای سفر به ایران نمی‌پذیرند. به گزارش کلمه، به دنبال قرار گرفتن نام ایران در لیست کشورهای سفر ممنوع، حتی با وجود اعلام نرخ های پایین از سوی دفاتر خدماتی مسافرتی، استقبالی از سفر به ایران صورت نمی گیرد. اکبر غمخوار عضو انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی با اعلام خبر قرار دادن ایران در ردیف کشورهای سفر ممنوع در اروپا و نپذیرفتن بیمه مسافران عازم ایران از سوی تورهای خارجی گفته است: بالا رفتن نرخ دلار، ایران را به مقصدی ارزان برای خارجی‌ها تبدیل کرده است؛ ولی به‌دلیل جوسازی‌های تبلیغاتی، گردشگران نگرانند که به ایران سفر کنند. به گفته او، با وجود اینکه ایران را مقصدی ارزان می‌توان معرفی کرد، ولی به‌دلیل آنکه بیشتر وزارتخانه‌های خارجه کشورهای اروپایی، ایران را در رده کشورهای سفر ممنوع قرار داده‌اند و شرکت‌های بیمه نیز دیگر مسئولیت گردشگران را نمی‌پذیرند، آژانس‌های کمی قبول می‌کنند به ایران تور بفرستند. غمخوار همچنین به کم شدن تورهای ورودی از مالزی اشاره کرد و گفت: این روزها آژانس‌های مالزی برگزاری تور به مقصد ایران را کم کرده‌اند، چون تحت‌تأثیر جوسازی‌ها و تبلیغات مربوط به جنگ علیه ایران قرار گرفته‌اند
کمبودهای درونی کشور، توطئه های خارجی، فرصت طلبی های گروهی، و بی خبری های عمومی ما را اسیر نظامی کرده است که به آنچه نمی اندیشد ایران و ایرانی است. واپسگرایی خط دهندگان، بی کفایتی دولتمردان، و سود جویی نوکیسه گان، کشور را سالها به عقب برده، بدنام کرده ، به فقر کشانده ودر معرض جنگ و خطرات دیگر قرار داده است.

***
cid:16.238277392@web36802.mail.mud.yahoo.com

۱۳۹۱ مهر ۲۴, دوشنبه

پول نان ما . . . . . . . . .!!ا



 

پول نان ما . . . . . . . . .!!ا
سروده خانم دکتر صدیقه وسمقی
(دکتر در حقوق و فقه اسلامی)

این پول نان ماست، که در ویرانه های دمشق در کنار آرزوهای گزاف یک قمارباز، دفن می شود


زنی در خیابان
به یک قرص نان
خود را می فروشد

آن سوترک مردی
گرده نانی را
از دست عابری می رباید


ما گرسنه
در کوچه های غربت این شهر
پرسه می زنیم
و می دانیم
که دست های کثیفی
نان ما را
از سفره های مان ربوده است

این پول نان ماست ،
که در هزار توی دالان های پنهان
کیک زرد می شود
برای تزیین بساط بیداد !

پول نان ما ،
موشک هائی است
که به اسرائیل می رسد
زود تر از آنکه
آب و نان ،
به " ورزقان " و "اهر" برسد !

نگاه کن !
این پوکه های گلوله
این لاشه های تانک ،
پول نان ماست ،
که در خیابان های حمص ریخته است !

این پول نان ماست ،
که در ویرانه های دمشق
در کنار آرزوهای گزاف یک قمارباز
دفن می شود

این پول نان ماست ،
که در کوچه های حلب
پیش چشم جنازه ها
برای یک بازنده هزینه می شود

بازنده ای که قبل از بازی باخته بود !

پول نان ما ،
بذرهای دروغ و فساد است
که بر زمین پاشیده می شود
تا شاید برزگری خام اندیش
آرزوهای پوچ خود را
از آن درو کند

پول نان ما ،
هیزم هائیست که در هر سو
آتش می افروزد
و در آتش می سوزد

پول نان ما ،
تفنگ هائیست
که هدف های اشتباه را نشانه گرفته است
پول نان ما ،
پایگاه اتمی بوشهر است
که غبار یک عمر سفاهت حاکمان
بر آن نشسته است

پول نان ما ،
باج هایی است
که در جیب های چین و روسیه
ورم کرده است !
پول نان ما ،
مزد سردارانی است
که سرها را به دار می کنند
و لب ها را می دوزند ،
تا گرسنگان نفهمند گرسنگی تقصیر کیست !

پول نان ما ،
منبری است
که واعظی ابله بر آن نشسته است
و به ما می آموزد ،
گرسنگی تقصیر خداوند است
گرسنگی ،
بشارت ظهور یک منجی است !

و ما می دانیم
این تقصیر ماست
که ابلهی بر منبر نشسته است
این تقصیر ماست
که خیره سری بر مسند نشسته است
ما می دانیم ،
محصول بذرهای دروغ و تزویر
و خارهای ترس و سکوت
جز قحطی نیست

پول نان ما را قماربازان ،
در قمارخانه های سیاست و قدرت
باخته اند

اکنون
ما مانده ایم و فرزندانی ،
با آرزو های سبز و جوان
و خانه ای با تیرک نازک
آنقدر نازک
که به لرزیدنی فرو می ریزد
و ما زنده ،
زیر آوارهای آن می مانیم

هان !ا
فردا که از خواب برخیزیم ،
ما را
و فرزندان ما را
و خانه ما را نیز
باخته اند


گور دختر

 
در کشورهای همسایه و برخی از کشورهای در حال توسعه که بدنبال نمایش قدمت و تمدن خود هستند ، شاید اگرکلبه خرابه ای با 200 سال قدمت پیدا کنند آن را هم تبدیل به یک مکان گردشگری و شناسنامه قدمت آن سرزمین بکنند در جنوب ایران در مرز استانهای فارس و بوشهر و اطراف شهرستان تنگ ارم ، مقبره ای وجود دارد به اسم گور دختر منتسب به خواهر بزرگ یا مادر کورش بزرگ ! مسلما قدمت این بنا در حدود 2500 سال می باشد و شباهت بسیار زیادی به مقبره پاسارگاد دارد اما پیدا کردن این مقبره باستانی بسیار سخت می باشد ! زیرا که این مقبره در یک روستای کوچک میان خانه های روستایی و بدون هیچ گونه محافظتی رها شده ، هیچ گونه حصار ، دورچین ، جدول یا حتی سیم خاردار هم بدور آن نیست شما می توانید با خودرو خود تا کنار آن بروید یا اگر دقت نکنید به آن برخورد کنید چون چراغی هم برای روشنایی آن وجود ندارد

بزرگداشت دکتر محمد مصدق

http://www.parstimes.com/history/mossadegh_us/66-8020.jpg
شرح عکس: دکتر محمد مصدق، نخست وزیر ایران، در حال دست دادن با دکتر هنری گریدی، سفیر وقت آمریکا در ایران
در نگام ورود به باشگاه ملی خبرنگاران در واشنگتن (چهارده نوامبر 1951)
 
دانشگاه نورت ایسترن ایلینوی به مناسبت شصت و یکمین سالگرد سخنرانی دکتر محمد مصدق در باشگاه ملی خبرنگاران در چهاردهم نوامبر 1951، در ظهر روز شنبه دهم نوامبر 2012، برنامه ویژه ای به منظور ارجگذاری به خدمات و میراث نخست وزیر دموکرات ایران و نیز در پشتیبانی از طرح تاریخی نامگذاری نخستین تالار دانشجویی در جهان به نام دکتر مصدق در محل دانشگاه در شیکاگو، برگزار می نماید.
چندی پیش دانشگاه نورت ایسترن ایلینوی که به کمک ایرانیان مقیم آمریکا و اروپا موسس نخستین بنیاد دانشگاهی به نام دکترمصدق در جهان است، پس از رایزنی بیش از دو سال با دوستداران دکتر مصدق و نیز دریافت اجازه رسمی از نوادگان دکتر مصدق، آقای دکتر هدایت الله متین دفتری و جناب آقای مجید بیات، اجرای طرح نامگذاری یک تالار دانشجویی به نام رهبر فقید ایران در آن دانشگاه را آغاز نمود.
در جهت تکمیل این طرح، دانشگاه با یاری ایرانیان مقیم آمریکا تدارک و برگزاری برنامه های ویژه ای در بزرگداشت دکتر مصدق را آغاز کرده است. نخستین برنامه به مناسبت صد و سی امین زاد روز دکتر مصدق در شهر شیکاگو در16 ژوئن 2012 با یاری ایرانیان با موفقیت کامل برگزار شد. در آغاز برنامه جشن زاد روز، خانم دکتر شارون هاز، ریاست دانشگاه نورت ایسترن، با ابراز خوشوقتی و افتخار از آغاز طرح نامگذاری، اظهار امیدواری کرد که با همت ایرانیان به زودی در روزی زیبا و با حضور همه دوستداران دکتر مصدق، برنامه ی ای پرشکوه و بین المللی برای گشایش تالار در شیگاکو برگزار گردد. خانم دکتر امی هایاتاپلتو، ریاست دانشکده مدیریت که تالار آتی دکتر مصدق در آن جای دارد، گفت: همه روزه صدها دانشجو و استاد و بازدید کننده در این تالار درس می خوانند و یا از آن می گذرند. تصوراینکه تالار مزین به نام و تصویر دکترمصدق به عنوان یک الگو برای شیوه رهبری خدمتگزار و اخلاقی درجامعه برای دانشجویان باشد، به راستی افتخار آفرین و الهام بخش است.
برنامه بزرگداشت در باشگاه ملی خبرنگاران در روز 10 نوامبر، با همیاری و پشتیبانی ایرانیان مقیم منطقه واشنگتن دی سی و توام با سخنرانی های کوتاه به زبان انگلیسی، برنامه های هنری، نمایشگاه عکس و حراج خیریه به نفع اجرای طرح نامگذاری خواهد بود. خانم رودابه بختیار، خبرنگار سرشناس تصویری، مجری این برنامه است. کمک های مالی به این برنامه صرف ایجاد صندوق دایم بورسیه تحصیلی برای دانشجویان ایرانی و نیز برگزاری سلسله سخنرانی ها به نام دکتر مصدق در دانشگاه نورت ایسترن ایلینوی خواهد شد. جهت تضمین و تکمیل طرح نامگذاری نیاز به گردآوری 250000 دلار در یک صندوق دایم برای اعطای بورسیه تحصیلی به دانشجویان ایرانی و نیز برگزاری سلسله سخنرانی ها به نام دکتر مصدق می باشد. تا کنون نزدیک به 55000 دلار به همت ایرانیان و دوستداران دکتر مصدق گردآوری شده است.
شصت و یک سال پیش در چهاردهم نوامبر 1951 دکتر مصدق و همراهانش با حضور در باشگاه ملی خبرنگاران پیام صلح و دوستی ملت ایران را به گوش ملت آمریکا وجهانیان رساندند. در روز دهم نوامبر 2012، دوستداران دکتر مصدق با همایش خود یاد دکتر مصدق و پیام او را گرامی خواهند داشت.

۱۳۹۱ مهر ۲۳, یکشنبه

ای کاش میشد

کاش به جای حجاب
 
حیا اجباری بود  شرف اجباری بود
 
راستی و درستی اجباری بود
 
کاش داشتن معرفت و وجدان اجباری بود